
بر گرفته از کتاب نسیم دگر گونی به نگارش رضا شاه دوم
در صحنه سیاسی یک تصویر کامل و بی آلایش، یعنی حقیقت تنها زمانی پدیدار میشود که با دگراندیشی و دگراندیشان سر سازگاری داشته باشیم.
تا کی می توان دیگران را مسئول بدبختی خود قلمداد کرد؟
آیا ما مسئول نیستیم؟
کی این مسئولیت را به دوش خواهیم گرفت؟ به راستی که چنین رویدادی اتفاق نخواهد افتاد مگر آنکه مردم فرصتی برای قبول مسئولیت پیدا کنند.
در حالیکه نام من برای تمامی ایرانیان نامی آشناست، افسوس می خورم که ایرانیان بویژه هم میهنان درون مرز با اندیشه هایم آشنائی چندانی ندارند.
اینکه افکار من و اساس باورهایم به نیکی و توسط تعداد هر چه بیشتری از ایرانیان دریافته شوند در نظر من بی اندازه اهمیت دارد.
به همین دلیل قصد دارم با ارائه چند نکته بنیادی که زمینه افکارم را در مورد آینده ایران تشکیل میدهند، به این مهم بپردازم.
بسیار طبیعی است که در سیستمی آزاد دموکراتیک و بدور از خفقان اگر مردم با اندیشه های یک نهضت و یا یک رهبر همگام باشند و آنها را با آغوش باز بپذیرند آن رهبر و آن نهضت بی گمان فرصت خواهد یافت که به آمال و اندیشه های خود جامه عمل بپوشاند. با این فرض توانائی من در ارائه کردن یک رهبری نمادین و سمبولیک بستگی به پذیرش دیدگاهها و اندیشه هایم از جانب هم میهنانم دارد .
تجربه بیش از دو دهه فرصتهای بیشماری را در اختیار من گذارده است که در مورد معضلات کنونی کشورمان، افکار و راه کارهایم را پرورش و پالایش دهم. دیدگاههای من نتیجه تماس و داد و ستد فکری با تعداد بیشماری از دوستان و مخالفان من است در این راستا من خود را تنها به گفتگو با طرفدارانم محدود نکرده ام.
حقیقت جوئی برای من یکی از نخستین درسهای زندگی بوده است.
در صحنه سیاسی یک تصویر کامل و بی آلایش یعنی حقیقت تنها زمانی پدیدار میشود که با دگراندیشی و دگراندیشان سر سازگاری داشته باشیم.
در واقع توان و نیروی یک رهبر نواندیش از تماس و آشنائی با افکار و ایدئولوژی های گوناگون بوجود می آید. تصمیم گیری نمی تواند و نباید بر اساس داد و ستد فکری با مشاورانی که یک شکل و یکسان می اندیشند صورت بگیرد.
من از دوران کودکی از چاپلوسی و تملق
و آدم هایی که کورکورانه در مقابل هر اشاره ای عبارت بله قربان» بر زبانشان می رفت بیزار بوده ام.
امروز نزدیک ترین یاران و رایزنان من می دانند که من از آنها جز حقیقت و راستگوئی اندیشه دیگری را نمی پذیرم البته فرهنگ سنتی ما مملو از تواضعات و تعارفات پیچیده و روابط بغرنج است.
ناگفته نماند که رایزنی آغشته به دروغ و گزارش های دستچین شده ای که از جانب برخی به دست پدرم می رسید، در نهایت خیانتی بود به او و مهم تر از او به ملت با چنین خاطره ایست که من همواره افکار و اندیشه های افراد گوناگون را جویا می شوم،
افرادی با ایدئولوژی های متفاوت در صحنه بین المللی من با رهبران برجسته اعم از پادشاهان و رؤسای جمهوری و نخست وزیران و رهبران احزاب و شخصیت های سیاسی و دانشگاهی و بازرگانی گفتگو داشته و در کنار آشنائی با یکایک آنان از اندیشه هایشان بهره مند شده ام.
من تجربه ها و روش های آنان را مطالعه کرده و با آنها به تبادل نظر نشسته ام این آزمون نگاه ویژه ای را برایم به ارمغان آورده است نگاهی که تحقق پذیری و کاربرد سیستم های مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را برایم آشکار کرد.
در این راستا مایلم که مرام و تفکرم را ارائه کنم - تفکری که به پایه های اساسی دیدگاهم در مورد ایران شکل داده اند.
اول
من به خود فرمانی به عنوان ستون و محور اصلی و کلید تمامی آرمانهای ملی باوری استوار دارم. ( مردم سالاری )
در درجه دوم
باید نه به گذشته که به آینده بنگریم
رویدادهای بسیاری در طول نیم قرن گذشته ما را مملو از احساسات گوناگون کرده اند. آنچه در مورد گذشته در باور ما جای گرفته است چه خوب چه بد باید به خاطر داشته باشیم که حتی بهترینهای دیروز نمی توانند پاسخگوی نیازهای امروز باشند.
سوم
باید سنت «مدارا» را در فرهنگ خود احیا و تقویت کنیم کشور ما مجموعه ایست غنی از ادیان و اقوام و گروه های سیاسی در این قالب هیچ گروهی نباید چیره دستی کند. در کشورمان یکایک شهروندان ایرانی باید حس و باور کنند که در خانه خود زندگی میکنند.
چهارم
وسایل پیوند و ارتباط - اینها ابزاری محوری هستند که تقریبا تمامی جوانب عصر حاضر را تحت تأثیر خود قرار داده اند ما برای پیروزی به این ابزار حیاتی نیازمندیم.
پنجم
ما به یک روند التیام نیازمندیم یک نسل طول کشید تا مردم بتوانند دوران پیش از انقلاب را با برداشتی عینی و بدور از تعصب بررسی کنند در این راستا برای درک کامل موقعیت نسلی که در یوغ رژیم ملایان به سن بلوغ رسیده به زمان نسبتا طولانی تری نیاز است.
ششم
اصل تکامل مسالمت آمیز عملکرد بدور از خشونت و ترویج مصالحه در سطح سیاسی در قلب تفکر من قرار دارند.
اگر صادقانه به کارکرد ایران در یک چهارچوب مردم سالار، امید بسته ایم شهروندان ایران باید پیش داوری ها ترسهای بی جا، سوء ظن ها و طعنه ها را کنار گذارده و توان خود را در تداوم یک اتحاد در عین تنوع به نمایش بگذارند.
هفتم
در مورد عادی شدن روابط بین المللى من صراحتا معتقد به اعاده و برقراری دوباره این داد و ستدهای سیاسی هستم البته تنها در صورتی که پیش شرط هائی از قبیل رعایت کامل حقوق بشر آزادی مطبوعات و رهائی بی قید و شرط زندانیان سیاسی از جانب رژیم کنونی رعایت و اجرا شود روابط بین المللی در چنین چهارچوبی باری غیر ضروری را از دوش مردم ایران برخواهد داشت.
هشتم
من قویا و با صراحت هرچه بیشتر مسئولیت شهروندی را به یکایک هم میهنانم یادآوری میکنم.
ایرانیان نمی توانند برای همیشه ادعا کنند که دلیل و سرچشمه عقب ماندگی کشور توطئه و دسیسه دیگران بوده است. ما باید با قبول مسئولیت حقوق خود را باز گرفته و صدائی در سیاستمداری در پیشنهادها و در تصحیح اشتباهها داشته باشیم.
Comments