top of page

پادشاه فقیداز دسیسه ها می‌گوید

Writer's picture: AdminAdmin
پادشاه فقیداز دسیسه ها می‌گوید

بر گرفته از کتاب پاسخ به تاریخ نوشته شاهنشاه آریامهر


مطبوعات جهان برای نخستین بار طی سال ۱۹۷۸ از تروریسم در ایران سخن گفتند. حقیقت اینست که از سالها پیش، من و وزیران و فرماندهان ارتش ، هدف سوء قصد و توطئه ها بودیم.


من دوبار بطور معجزه آسا از خطر سوء قصد نجات یافتم جریان نخستین سوء قصد را قبلا یادآور شده ام .


بار دوم در ۲۱ فروردین سال ۱۳۴۳ بود که سرباز جوانی بنام شمس آبادی به هنگام ورود به دفتر کارم در کاخ مرمر مرا هدف قرارداد و دو تن از محافظان من به قیمت جان, خود او را از پای درآوردند تحقیقات بعدی نشان داد که یک بار دیگر چپ گرایان افراطی توطئه را ترتیب داده بودند. مغز متفکر این توطئه شخصی بود بنام پرویز نیکخواه که به ده سال حبس محکوم شد و اندکی بعد من وی را عفو کردم پس از رهایی از زندان نیکخواه جزء طرفداران پابرجای سلطنت شد و به همین علت پس از حوادث اخیر تیرباران گردید. همدستان نیکخواه در این توطئه غالبا" مهندسان فارغ التحصیل از دانشگاه منچستر بودند که آنها را هم نیز عفو کردم.


در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ نخست وزیر وقت، سپهبد رزم آرا در مسجد شاه تهران بدست یک متعصب مذهبی کشته شد.


وقت حسنعلی منصور بدست یک متعصب مذهبی دیگر موسوم به محمد بخارایی از پای درآمد. بسیاری از افسران ارشد و امرای ارتش ایران از جمله سرلشگر موسوی، سرلشگر طاهری و سپهبد (فرسیو) بدست تروریستها به قتل رسیدند. طی سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ سه سرهنگ آمریکائی نیز در کوچه های تهران بدست تروریستها از پای درآمدند.


صورت اسامی کسانیکه قربانی تروریستها شدند ، طولانی است. بسیاری از آنها هیچگونه مسئولیتی در کارهای دولتی و یا امنیتی نداشتند.


از اواخر ۱۳۵۵ به بعد حمله به رژیم ایران از یک پشتیبانی موثر خارجی برخوردار شد. صليب سرخ بين المللى و انجمن بین المللی حقوقدانان و نیز چند سازمان دیگر، تقاضا کردند که برای تحقیق به ایران بیایند. من این تقاضا را پذیرفتم به این شرط که گروههای بررسی، گزارشها و توصیه های خود را در اختیار ما بگذارند تا بتوانیم بر اساس آنها به تغییرات و اصلاحات لازم بپردازیم.


بیشتر این پیشنهادات و توصیه ها را هم انجام دادیم. شاید بی فایده باشد که بگویم که مطبوعات جهانی درباره اصل گزارشها و انتقادهای آنان هیاهیوی بسیار بپا کردند اما تصمیمات و اصلاحات ما را از یاد بردند و در بوته اجمال گذاشتند.


در آغاز سال ۱۳۵۷ ناگهان عملیات تروریستی وبراندازی خاتمه یافت و من دریافتم که طرح دیگری در حال تکوین است. ناگهان سیاستمدارانی که تا آن موقع مهر سکوت بر لب زده بودند به روی صحنه ظاهر شدند. واضح بود که گردانندگان بازی براثر ناکامی تروریسم تغییر روش داده بودند.


نخستین گردانندگان این بازی جدید اشخاص

ثروتمندی بودند که در پرتو حمایت رژیمی که آنرا شدیدا محکوم میکردند به مال و مکنت و ثروت رسیده بودند و از حمایتها و ارتباطات زیادی در کشورهای غربی برخوردار بودند. اینها یکباره هياهو و عوام فریبی خود را آغاز کردند و درخواست داشتند که در ایران یک دمکراسی پارلمانی واقعی برقرار شود.


من هم طرفدار یک دمکراسی واقعی بودم که به استقلال و تمامیت ایران صدمه ای وارد نسازد. ولی نمی خواستیم که به قیمت یک شبه دمکراسی عوام فریبی و حزب بازی برایران حاکم شود.


از این پس تبلیغات مداوم و هیاهوی این آزادیخواهان روز به روز توسعه یافت. هر چه بیشتر ، من درراه آزادسازی تشکیلات گام می نهادم و تصمیماتی در جهت تامین خواسته های آنان اتخاذ میکردم بر نابسامانی اوضاع افزوده میشد و هر تدبیری را تعبیر به ضعف میکردند.


چون کار به درازا کشید و کسانیکه هوای کسب قدرت را داشتند به مقصود خود نرسیدند، بازیگران جدیدی بروی صحنه آمدند و چند تن از ملاها کارگردانی طرح تخریب را بدست گرفتند و سرانجام اتحاد سرخ وسياء ، قطعیت یافت .


نخستین اغتشاشات در شهر قم روی داد که طی آن شش نفر به قتل رسیدند. از این پس بر پا کردن مراسم عزاداری به مناسبت سوم هفتم و چهلم کشته شدگان بهانه برپایی تظاهرات، ایجاد اغتشاش و تحریک به قتل گردید تا هر بار بتوان مراسم عزاداری جدیدی برای مقتولین بپا کرد و آتش خشم و تعصب را برانگیخت. البته از دیدگاه مذهبی، چنین سوء استفاده شرم آوری از غم و اندوه دیگران قابل قبول نیست.


به من گزارش دادند که در مقابل در ورودی گورستانها گروهی آشوبگر حرفه ای هر جنازه ای را از اقوام متوفی بزور و عنف گرفته در اطراف آن تظاهرات بپا میکردند و آنرا یک قربانی جدید ساواک قلمداد میکردند.


چندی قبل از آن نیز افراد سالمی را با مرکورکرم به صورت زخمی در آورده در مقابل دوربینهای خبرنگاران بی اطلاع یا مغرض خارجی قرار داده بودند.

چنین روشهایی احتیاج به توصیف ندارد.


عمل غیر قابل بخشش دیگر آشوبگران سوء استفاده از زودباوری و احساسات دانشجویان بود. ابتدا دانشگاهها را به آشوب کشیدند و سپس برای گسترش نابسامانی به تحریک در مدارس متوسطه و ابتدائی پرداختند و متاسفانه موفق شدند.


البته من انتظار نداشتم که جوانان ایران محافظه کار باشند و میدانستم که برای آرمانهای خود حاضر به تلاش و فداکاری هستند، اما نمیدانستم که فریب دروغ پردازان و آشوبگران را خواهند خورد.


اشتباه بزرگ ما آن بود که از وسائل ارتباط جمعی خود برای مبارزه با اندیشه های مخرب استفاده نکردیم و با جوانان به گفت و شنود نپرداختیم یقین است که در این صورت بسیاری از آنان تحت تاثیر اندیشه های ویرانگر قرار نمی گرفت.

حتی در این موقع اکثریت ایرانیان هنوز از سیاست من پشتیبانی می کردند,


22 views0 comments

Recent Posts

See All

Comments

Rated 0 out of 5 stars.
No ratings yet

Add a rating
bottom of page