
کتاب به سوی تمدن بزرگ
کتابی است که اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر در سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی نوشتند. این کتاب دربرگیرنده سه بخش میباشد و در ۲۹۷ رویه به چاپ رسیدهاست.
چاپ نخست این کتاب ششم بهمن ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی از سوی کتابخانه پهلوی و چاپ دوم از سوی مرکز پژوهش و نشر فرهنگ سیاسی دوران پهلوی با همکاری کتابخانه پهلوی به انجام رسید.
بخش اول در نگاهی به جهان امروز، به مسایل اساسی جهان امروز، بحران آینده و راه آینده، بخش دوم این کتاب، ایران در عصر انقلاب و ایران امروز را در برمیگیرد و به بررسی دستآوردهای انقلاب شاه و مردم میپردازد.
همچنین اهمیت نفت ایران و سیاست مستقل ملی را روشن میسازد.
بخش سوم آرزوهای شاهنشاه ایران را برای ملت و کشور ایران در پایان برنامههای عمرانی و به ویژه برنامه عمرانی ششم را مینگارد.
برنامه عمرانی ششم که اجرای آن در سال ۲۵۳۷ آغاز شد و برای چهار سال، تا سال ۲۵۴۱ شاهنشاهی برنامهریزی شده بود. با پایان برنامه عمرانی ششم آرزوی شاهنشاه این بود که دروازههای تمدن بزرگ به روی تک تک ملت ایران گشوده شود و ایرانیان در استاندارد بالایی چون آلمان غربی و یا سویس زندگی کنند.
ولی در برابر این امیدهای والا، به جای "تمدن بزرگ " مردم ایران راه دیگری را برگزیدند.
به جای مدرن سیستم دادگستری و حقوقی، ایران، رفاه و کار برای همه، بهداشت و تندرستی و آموزش رایگان برای همه، تغذیه رایگان برای همه نوزادان، کودکان و دانشآموزان کشور، کمک هزینه تحصیلی ماهانه به دانشجویان و بورسهای تحصیلی به خارج، برابری حقوق زنان با مردان در تحصیل، کار و خانواده، ملت ایران با تصمیم آزاد به قوانین شریعت، رفاه برای اقلیت و بسته شدن کارخانهها، بیکاری و تهیدستی برای اکثریت، درمان بسیار گران و آموزش پولی پرداخت ناپذیر برای اکثریت، گرسنگی رایگان، تحصیل در خارج برای میلیونرها، چادر برای زنان، محدود کردن تحصیلات عالی و ممنوعیت گرفتن پستهای عالی و بسیاری از مشاغل برای بانوان رای دادند.
شاهنشاه در پایان کتاب تمدن بزرگ برای مردم ایران چنین پیام دادند:
پیام من به مردم ایران
در فصول گذشته این کتاب، وضع کلی جهان امروز و خطوط اصلی نظامهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ایران عصر انقلاب و دورنمای ایران دوران "تمدن بزرگ" را تشریح کردم. زیرا همچنان که در دیباچه این کتاب تذکر دادم آگاهی کامل بر این مطالب را برای هر فرد ایرانی ضروری می دانم تا بدین ترتیب راه پیشرفت ما به سوی "تمدن بزرگ " با ژرفبینی و با همکاری گسترده ملی پیموده شود.
من این راه پر افتخار و شکوهآفرین سرنوشت را در برابر ملت خویش گذاشتهام، زیرا آن را تنها راه تامین سرفرازی و نیکبختی این ملت می دانم و چون بدین حقیقت ایمان راسخ دارم، به عنوان شاهنشاه این سرزمین و رهبر سرنوشت ملت ایران و به عنوان پدر و مربی و دوست و خیرخواه یکایک افراد این ملت، ابلاغ آن را وظیفه خویش در ایفای رسالتی میشمارم که از این بابت به عهده دارم.
برای من چه انگیزهای در این راه بجز عشق به ایران و آرزوی شکوه و سرفرازی آن و تامین خوش بختی و رفاه هر چه بیشتر ملت ایران، میتواند وجود داشته باشد؟ رهبری ملتم در مسیر "تمدن بزرگ" برای من مقام یا اقتدار بیشتری ایجاد نمیکند، زیرا مقام من، مقامی قابل ارتقا نیست.
قدرت من نیز، چه از نظر قانونی و چه از لحاظ پیوند روحی خاصی که با ملتم دارم، در بالاترین حدی است که میتواند در این کشور وجود داشته باشد. در عوض این امر برای من مستلزم کار طاقتفرسای دایمی با تحریکات و توطئهها و دشمنیهایی است که در غیر این صورت، به احتمال قوی، علتی برای وجود آنها نبود. اگر برای من فقط آسایش شخصی و استفاده بی دردسر از امتیازات مقامی که دارم، مطرح بود، سرمشق پادشاهان صد و پنجاه ساله گذشته، سرمشقی جالبتر از آن راه و روشی بود که پدرم و من از آن پیروی کردیم.
بنابراین انگیزه من چیزی جز کوشش در راه تامین حداکثر شکوه و سرفرازی کشورم و حداکثر نیکبختی و رفاه ملتم نیست و نمیتواند باشد. سی و هقت سال است که با همه توانایی خود در این راه کوشیدهام و مسلما تا روزی که مشیت خداوندی ادامه این رسالت را به من محول فرموده باشد، در همین راه خواهم کوشید. بعد از آن نیز بر اساس شالودهای که ریختهام، این راه با اتکا به عنایات الهی ادامه خواهد یافت و هیچ عاملی، مگر نابودی کلی تمدن جهانی، ملت ایران را از پیمودن آن باز نخواهد داشت.
من هدف نهایی این راه را، رسیدن کشور و ملتم به دوران پرشکوه "تمدن بزرگ" و سپس زیستن در آن دوران و کوشش در سرشاری و غنای باز هم بیشتر آن تعیین کردهام. زیرا نه خودم به چیزی کمتر از این هدف قانع هستم و نه چیزی کمتر از آن را شایسته ملت ایران می دانم. ما در آزمایش تاریخ، بیش از آن اصالت و ارزندگی از خود نشان دادهایم که بتوانیم در عصر حاضر، این سنت پیشگامی را به آسانی کنار بگذاریم. مردم ما نیز بیگمان در زوایای روح و دل خویش آماده آن نیستند که انسانهای درجه دوم و سوم جهان فردا باشند.
ولی اگر باید این راه پرشکوه سرنوشت تا به پایان پیموده شود، لازم است که همه ما آن را با یک دیگر درنوردیم، زیرا یک فرمانده هر قدر هم مصمم و مبارز باشد، به تنهایی نمیتواند کاری بکند و مسئولیت او فقط رهبری صحیح و قاطعانه نیرویی است که در پشت سر وی قراردارد. برای پیشرفت در مسیر "تمدن بزرگ" فردا میباید من و ملتم به اتفاق یک دیگر و با آن همیستگی و یک پارچگی که لازمه هر پیروزی است، در این راه به پیش برویم.
شرایط این پیروزی، همانهایی است که در صفحات این کتاب تشریح کردم. این شرایط فقط مادی نیست، بلکه شرایط معنوی و اخلاقی نیز هست. همچنان که یک سپاه برای پیروزی در پیکار، گذشته از ساز و برگ لازم، به روحیه نیرومند و ایمان استوار نیازمند است، موفقیت ملی ما نیز در عین قدرت و توانایی اقتصادی و صنعتی و برخورداری از پیشرفتهای وسیع مالی، مستلزم داشتن روحیه قوی و دانش و آگاهی کامل است.
همه این شرایط، تا آنجا که به مرکز فرماندهی شاهنشاهی ایران و دستگاه مجریه آن ارتباط دارد، چه از راه قدرت اقتصادی پویا و پیشرو کشور و چه از طریق انقلاب اجتماعی شاه و ملت، تضمین شدهاست، ولی پاسخگویی به شرایطی که مربوط به فرد فرد مردم کشور میشود، به عهده خود آنهاست، زیرا هیچوقت سرفرازی و رفاه را، به هیچ کشور و ملتی، به صورت هدیهای آسمانی یا زمینی، ارمغان ندادهاند و هرگز به گفته سخنور بزرگ ما، نابرده رنج، گنج میسر نشدهاست.
با این همه، واقعیت گواهی میدهد که پیشرفتهای کشور و جامعه ما تا حدود زیادی حتی مشمول این اصل کلی نیز نیست، زیرا در سالهای گذشته، جامعه ایرانی به آسانی از مزایا و حقوقی برخوردار شدهاست که بسیاری از جوامع دیگر برای دستیابی به همانها، تلاش و مبارزاتی بس طولانی و دشوار کردهاند.
قسمتی از مزایایی که در جامعه امروز ایران به کارگران تعلق گرفتهاست، حتی در کشورهای صنعتی بسیار پیشرفته و در کشورهای کارگری نیز نظیر ندارد. همچنین حقوق و امتیازات کشاورز امروز ایرانی به مراتب بیش از آن است که کشاورزان بسیاری از کشورها در طول قرنها به دست آوردهاند و کشاورزان کشورهای متعددی نیز نه تنها در جوامع اشتراکی، بلکه در بسیاری از جوامع جهان، اصولا از آنها محرومند.
برقراری آموزش عمومی که در ایران تنها با اعلام یکی از اصول انقلاب تحقق یافتهاست، در کشورهای پیشرفته اروپا و آمریکا، مستلزم صد و پنجاه سال کوشش و تلاش بودهاست. برای به دست آوردن حق رای و سایر حقوق اجتماعی، زنان کشورهای مترقی، بیش از صد سال مبارزه کردند.
در صورتی که این حق به موجب یک اصل انقلاب به همه زنان ایرانی تعلق گرفت.
همین نکته را میتوان در مورد اصول دیگر انقلاب ، به خصوص اصل بیمههای اجتماعی همگانی که با وجود سابقه تلاشهای طولانی و دشوار جوامع پیشرفته، کشور ما امروز از غالب آنها در این زمینه فراتر رفتهاست، یادآور شد.
بدین ترتیب اکنون جامعه ما از امکانات عالی مادی و معنوی، در بهترین شرایط ممکن برخوردار شدهاست و اگر خواسته باشیم مفهوم و وسعت واقعی این موفقیت را دریابیم، کافی است به وضع جامعه خویش، تنها در پنجاه سال پیش و حتی در مقیاس محدودتر، پانزده یا بیست سال پیش بیاندیشیم. چنین بررسی به ما نشان خواهد دادکه نیروی شگفتآور نظام شاهنشاهی ایران و حیثیت معنوی فرماندهی این شاهنشاهی و پیوستگی عمیق و خلل ناپذیر شاه و ملت، در جامعه ما چه گونه اعجازی را تحقق بخشیده که در هیچ کشور و جامعه دیگر امکان تحقق آن، به صورتی چنین سالم و انسانی نبودهاست.
اگر این نیروی شگرف ملی توانستهاست ما را در شرایطی بسیار پایینتر و محدودتر از شرایط امروز ایران، از آن نقطه آغاز به مرحله کنونی برساند، چه گونه میتوان تردید داشت که همین نیرو، با برخورداری از شرایط بسیار مساعد کنونی، آیا خواهد توانست ما را به دوران "تمدن بزرگ" نیز رهبری کند؟
پیروزی در این راه، تنها مستلزم بسیج همه جانبه امکانات و نیروها و ارزشها و منابع ملی است. این ضرورتی است که این کتاب را با تذکر آن آغاز کردم و با تذکر دوباره آن پایان میدهم.
ما باید این بسیج را به کاملترین صورت آن، چه در زمینه مادی و چه در زمینه معنوی تحقق بخشیم و چنین تلاشی، مستلزم واقعبینی و آگاهی کامل ملی و مبارزه با عوامل منفی و مخرب در عین تقویت هرچه بیشتر عوامل مثبت و سازندهاست. باید کوشش ما در تمام آن موارد، کوششی صحیح و حساب شده و بی نقص باشد، زیرا فرصتی برای اشتباه کردن و برای تصحیح اشتباه نداریم. شعار اصلی و تعیین کنندهای که من برای این پیروزی، در برابر شما میگذارم کار، کار باز هم بیشتر است!
در این راه پرشکوه سرنوشت، من تا آخرین روز ایفای رسالت خود، پیشاپیش شما خواهم بود و بیگمان خداوند بزرگ همه ما را راهنمایی و پشتیبانی خواهد فرمود.
محمدرضا شاه پهلوی
Comments