
زمینه تاریخی و اجتماعی خاص ایران
ایران کشوری با تاریخ طولانی و ساختار اجتماعی پیچیده است. این کشور طی قرنها با سیستمهای پادشاهی که تنوع قومی و فرهنگی ایران را مدیریت کردهاند، پیشرفت کرد. اما سیستم جمهوری، با تمرکز قدرت در یک نفر، ممکن است نتواند چنین تعادلی را حفظ کند.
تمرکز بیش از حد قدرت در یک مقام
در یک جمهوری، رئیس جمهور قدرت اجرایی گستردهای دارد و نظارت مستقیم بر او کمتر است.
این تمرکز قدرت، بهویژه در جوامعی با تنوع اجتماعی، خطر افزایش تنشها و سوءاستفاده از قدرت را بالا میبرد. همچنین برخی جمهوریخواهان ادعا میکنند که مردم سالاری تنها از طریق سیستم جمهوری ممکن است، که این برداشت ناشی از تفسیر نادرست تاریخی است. واژه republic از لاتین و از سیستم respublica در روم باستان گرفته شده، اما این سیستم در اوج دوران بردهداری و محدودیتهای شدید برای زنان و گروههای اجتماعی دیگر بود و با آزادی و عدالت چندان همخوانی نداشت. جمهوری روم تا زمان ترور ژولیوس سزار ادامه داشت و از دیدگاه مردمسالاری تجربه موفقی محسوب نمیشود.
نگاهی به گذشته و تجربه پس از شورش ۱۳۵۷
ایران در چهار دهه اخیر تحت سیستم جمهوری بوده که به تمرکز قدرت در یک دایره محدود و افراطگرایی ایدئولوژیک منجر شده است. نتیجه آن بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و غیره است که کشور همچنان با آنها دستوپنجه نرم میکند.
ناپایداری ناشی از تغییرات مداوم
در سیستم جمهوری، رئیسجمهور با هر دوره تغییر میکند و سیاستهای جدیدی ارائه میدهد. این تغییرات مداوم میتواند به بیثباتی و ناپایداری بیانجامد و به اقتصاد و زندگی مردم آسیب بزند. بهویژه، سیاستهای کوتاهمدت که برای جلب آرای عمومی طراحی شدهاند، ممکن است در بلندمدت به زیان کشور تمام شوند.
کمبود نظارت و توازن قدرت
ساختار جمهوری برای کشوری با تنوع فرهنگی نیاز به نظارت قوی دارد. بدون نهادهای مستقل برای کنترل قدرت، خطر تصمیمگیریهای غیرپاسخگو افزایش مییابد. نبود شفافیت کافی باعث میشود که سیاستمداران از قدرت خود برای منافع شخصی یا گروهی استفاده کنند و نظارت ضعیف، امکان سوءاستفاده از منابع عمومی را فراهم میکند.
تشدید اختلافات سیاسی و اجتماعی
یک رئیسجمهور با قدرت بالا، بهجای ایجاد وحدت، ممکن است شکافهای اجتماعی را عمیقتر کند. این خطر بهویژه در کشورهایی که گروههای قومی و مذهبی مختلف دارند، بالاتر است.
ثبات و موفقیت در کشورهای دارای نظامهای غیر جمهوری
بر اساس آمار، کشورهای موفق مانند سوئد، نروژ و ژاپن، دارای سیستمهای پادشاهی مشروطه هستند و در زمینههای آزادی اقتصادی، ثبات سیاسی و فساد پایین عملکرد بهتری دارند. بهطور خاص، نگاهی به گزارش خانه آزادی و سازمان شفافیت بینالمللی نشان میدهد که هفت کشور از ده کشور برتر در زمینه حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی، دارای نظامهای پادشاهی هستند. در مقابل، از ده کشور فاسدترین جهان، نه کشور دارای نظام سیاسی جمهوری هستند، از جمله جمهوری اسلامی ایران، که با ۲۵ امتیاز در رده ۱۴۵ قرار دارد.
خطر تجزیه در کشورهایی با تنوع قومیتی
در کشورهایی مانند ایران که دارای تنوع قومیتی و فرهنگی بالایی هستند، سیستم جمهوری با تمرکز قدرت در دست یک فرد یا گروه محدود میتواند باعث افزایش تنشهای قومی و نارضایتیهای محلی شود. تجربه تاریخی نشان میدهد که در چنین کشورهایی، نبود سیستمهای تضمینکننده نمایندگی عادلانه و توازن قدرت، خطر تجزیه و ناپایداری داخلی را افزایش میدهد.
به عنوان مثال: سودان جنوبی که جمهوری است، با تمرکز قدرت در یک گروه، به جنگ داخلی بین گروههای قومی مانند دینکا و نوئر گرفتار شد که ثبات و امنیت کشور را به خطر انداخته است.
با سپاس ازهمکاری:
Comments