top of page

چه جریانی بر طبل جنگ می‌کوبد

Writer: آریا چَمروشآریا چَمروش

Updated: Feb 13


چه جریانی بر طبل جنگ می‌کوبد؟

درباره سیاست خارجی ج. ا و رویکرد اپوزیسیون پادشاهی‌خواه.

چه جریانی بر طبل جنگ می‌کوبد؟

درباره سیاست خارجی ( ج.ا ) و رویکرد اپوزیسیون پادشاهی‌خواه.


از زمان تأسیس ( ج.ا ) در سال ۱۳۵۷، سیاست خارجی این نظام بر مبنای تقابل با غرب و گسترش نفوذ منطقه‌ای شکل گرفت. شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» که از نخستین روزهای ( ا.ا ) مطرح شد، صرفاً جنبه تبلیغاتی نداشته، بلکه بازتابی از استراتژی کلان نظام در عرصه بین‌الملل است.

  • جریان پادشاهی‌خواه بر اصول دیپلماسی متوازن، تفاهم جهانی، سکولاریسم، حقوق بشر و توسعه پایدار تأکید دارد.

  • تقابل میان ( ج.ا ) با همراهی اندیشه جریان ۵۷ در مقابل اپوزیسیون پادشاهی‌خواه، تقابل میان دو مسیر متضاد است، جنگ و صلح، ایدئولوژی‌گرایی و واقع‌گرایی، انزوا و تفاهم جهانی، فروپاشی و توسعه... تصمیم نهایی در دست مردم ایران است که میان این دو مسیر، انتخابی آگاهانه و سرنوشت‌ساز داشته باشند.


این جانب - در چهار و نیم دهه گذشته، سیاست خارجی ( ج.ا ) ایران بر تقابل با غرب، حمایت از گروه‌های شبه‌ نظامی و گسترش نفوذ ایدئولوژیک در منطقه متمرکز بوده ام.


این سیاست علاوه بر تشدید تنش‌های منطقه‌ای، به انزوای دیپلماتیک، تحریم‌های اقتصادی و وابستگی روزافزون ایران به بلوک شرق به‌ ویژه روسیه و چین منجر شده است. در مقابل، اپوزیسیون پادشاهی‌خواه به رهبری شاهزاده رضا پهلوی بر سیاستی مبتنی بر صلح، همکاری بین‌المللی، حفظ تمامیت ارضی و رعایت حقوق بشر تأکید دارد. این مقاله با بررسی سیاست‌های خارجی ( ج.ا ) و اپوزیسیون پادشاهی‌خواه، به مقایسه این دو رویکرد پرداخته و مشکلات پیش روی ایران را در این زمینه تحلیل می‌کند.


از زمان تأسیس ( ج.ا ) در سال ۱۳۵۷، سیاست خارجی این نظام بر مبنای تقابل با غرب و گسترش نفوذ منطقه‌ای شکل گرفت. شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» که از نخستین روزهای ( ا.ا ) مطرح شد، صرفاً جنبه تبلیغاتی نداشته، بلکه بازتابی از استراتژی کلان نظام در عرصه بین‌الملل است.

در نقطه مقابل، اپوزیسیون پادشاهی‌خواه که به دنبال احیای سامانه پادشاهی در ایران است، رویکردی متفاوت را پیشنهاد می‌دهد. این جریان بر اصول دیپلماسی متوازن، تفاهم جهانی، سکولاریسم، حقوق بشر و توسعه پایدار تأکید دارد. در این مقاله، با بررسی سیاست‌های خارجی ( ج.ا ) و مقایسه آن با دیدگاه‌های اپوزیسیون پادشاهی‌خواه، تلاش می‌شود که ابعاد و پیامدهای این دو رویکرد مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.


سیاست خارجی ( ج.ا ): ایدئولوژی در برابر منافع ملی


یکی از ویژگی‌های بارز سیاست خارجی ( ج.ا )، وابستگی به بلوک شرق به‌ ویژه روسیه و چین است. برخلاف شعارهای استقلال‌طلبانه‌ای که در اوایل انقلاب مطرح شد، سیاست‌های عملی این نظام ایران را به کشوری تحت‌الحمایه قدرت‌های شرقی تبدیل کرده است. برخی از مصادیق این وابستگی عبارت‌اند از:


همکاری نظامی با روسیه: از قراردادهای تسلیحاتی گرفته تا حمایت روسیه از برنامه هسته‌ای ایران، وابستگی امنیتی تهران به مسکو همواره افزایش یافته است.

امتیازات اقتصادی به چین: قراردادهای بلندمدت نفتی و واگذاری پروژه‌های زیرساختی به چین، نمونه‌هایی از امتیازدهی اقتصادی ( ج.ا ) به این کشور است.

حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی: تأمین مالی و تسلیحاتی حزب‌الله لبنان، حوثی‌های یمن، گروه‌های شبه‌نظامی در عراق و سوریه و حمایت از حماس، منطقه را به آشوب کشیده و دشمنی کشورهای منطقه را علیه ایران برانگیخته است.


نتیجه این سیاست‌ها، تشدید تحریم‌های اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و بحران‌های داخلی در ایران بوده است.


اپوزیسیون پادشاهی‌خواه: استراتژی تفاهم و توسعه


در مقابل سیاست‌های ( ج.ا )، اپوزیسیون پادشاهی‌خواه راهکاری متفاوت برای آینده ایران پیشنهاد می‌دهد. این جریان که تحت رهبری رضاشاه دوم پهلوی فعالیت می‌کند، بر دیپلماسی متوازن، روابط بین‌المللی سازنده و تأکید بر منافع ملی بجای ایدئولوژی‌گرایی تأکید دارد.


اصول سیاست خارجی پادشاهی‌خواهان


عدم حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی: برخلاف ( ج.ا )، این جریان معتقد است که ایران نباید در منازعات فرقه‌ای و منطقه‌ای مداخله کند، زیرا چنین سیاستی به ضرر منافع ملی کشور است.

استقلال دیپلماتیک: پادشاهی‌خواهان تأکید دارند که ایران باید با تمام کشورها، اعم از شرق و غرب، بر اساس منافع ملی رابطه و تفاهم داشته باشد، نه اینکه به یکی از اردوگاه‌های قدرت وابسته شود.

روابط متوازن با همسایگان و غرب: ایران در دوران پهلوی با کشورهای عربی و اسرائیل روابط متعادل داشت و در مناقشات ایدئولوژیک منطقه‌ای وارد نمی‌شد.


تجربه دوران پهلوی در سیاست خارجی


دوران پهلوی نمونه‌ای از سیاست خارجی مبتنی بر «موازنه مثبت» بود. این سیاست که به‌ ویژه در دوران محمدرضا شاه پهلوی اجرا شد، باعث شد ایران از مزایای رقابت قدرت‌های جهانی برای توسعه خود بهره ببرد. برخی نمونه‌های آن عبارت‌اند از:


روابط متوازن با شرق و غرب: ایران همزمان با حفظ روابط استراتژیک با آمریکا و اروپا، همکاری‌های اقتصادی و صنعتی با شوروی را نیز توسعه داد.

نقش فعال در سازمان‌های بین‌المللی: عضویت و تأثیرگذاری ایران در اوپک، سازمان ملل و دیگر نهادهای جهانی، موجب افزایش قدرت اقتصادی و دیپلماتیک کشور شد.


آینده سیاست خارجی ایران، دو مسیر متضاد


در شرایط کنونی، نیروهای سیاسی ایران به‌ ویژه اپوزیسیون باید مواضع خود را درباره آینده کشور روشن کنند. برخی از سؤالات اساسی که مردم ایران باید از مدعیان تغییر بپرسند عبارت‌اند از:


آیا آنها به سکولاریسم و جدایی دین از حکومت پایبندند؟

آیا به تفاهم جهانی و برقراری روابط دیپلماتیک متوازن باور دارند یا همچنان به سیاست‌های انزواگرایانه ادامه خواهند داد؟

آیا از حقوق بشر و آزادی‌های فردی دفاع خواهند کرد؟

آیا برای احیای جایگاه ایران در جهان برنامه‌ای عملی دارند؟


اپوزیسیون پادشاهی‌خواه نیز به‌ عنوان جریانی که همواره در برابر سیاست‌های مخرب ( ج.ا ) ایستاده است، باید بیش‌ از پیش برنامه‌های خود را برای آینده ایران اعلام کند.


تقابل میان ( ج.ا ) با همراهی اندیشه جریان ۵۷ در مقابل اپوزیسیون پادشاهی‌خواه، تقابل میان دو مسیر متضاد است، جنگ و صلح، ایدئولوژی‌گرایی و واقع‌گرایی، انزوا و تفاهم جهانی، فروپاشی و توسعه.


سیاست‌های ( ج.ا )، ایران را به سمت بحران سوق داده است، در حالی‌ که پادشاهی‌خواهان با ارائه برنامه‌های مدون، بر ساختن آینده‌ای روشن برای کشور متمرکز هستند. تصمیم نهایی در دست مردم ایران است که میان این دو مسیر، انتخابی آگاهانه و سرنوشت‌ساز داشته باشند.





  • ( ا.ا ) : ( انقلاب اسلامی )

  • ( ج.ا ) : ( جمهوری اسلامی )

Recent Posts

See All

Comments

Rated 0 out of 5 stars.
No ratings yet

Add a rating
bottom of page