
کوروش دوم، معروف به کوروش کبیر، بنیانگذار و اولین پادشاه امپراتوری هخامنشی بود که بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد بر بخش وسیعی از آسیا حکومت میکرد.
نهم مهرماه به عنوان روز کوروش شناخته می شود که اخیراً توسط ایرانیان و برخی از ملل دیگر که به کوروش احترام می گذارند مانند زرتشتیان گرامی داشته می شود. این روز، سالروز پایان فتح امپراتوری بابل توسط ارتش ایران (29 اکتبر سال 539 قبل از میلاد) و پایان ظلم و ستم جهان باستان است.
زندگینامه مختصر کوروش کبیر
کوروش دوم، معروف به کوروش کبیر، بنیانگذار و اولین پادشاه امپراتوری هخامنشی بود که بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد بر بخشهای وسیعی از آسیا حکومت میکرد. کوروش در استوانه خود که در بابل کشف شد، خود را «پسر کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوه کوروش اول، شاه بزرگ انشان، نوه چیش پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده معرفی می کند. که همیشه پادشاه بوده است.»
به گفته هرودوت، کوروش دودمان سلطنتی داشت. مورخان یونانی، به استثنای کتزیاس، ماندانا - دختر آستیاگ (شاه میانه) - را مادر کوروش گزارش کردهاند. برخی از مورخان امروزی معتقدند که این روایت معتبر است، اما برخی دیگر معتقدند که منشأ سیاسی داشته است، با هدف آشتی دادن مادها با حکومت ایران.
در مورد کودکی، جوانی و سال های اولیه زندگی کوروش داستان های مختلفی وجود دارد. اگرچه هر یک داستان تولد خود را به شیوه ای خاص روایت می کند، اما توصیف ها بیشتر شبیه یک افسانه است. هرودوت چهار داستان در مورد قدرت گرفتن کوروش نقل می کند که تنها یکی از آنها معتبر است. به گفته گزنفون، از قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد، مجموعه ای از داستان های مختلف درباره کوروش نقل شده است.
دستاوردهای کوروش بزرگ
کوروش ابتدا علیه پادشاه ماد قیام کرد و سپس به پایتخت ایالت ماد در اکباتانا یورش برد و با کمک سپاه ماد این شهر آباد را فتح کرد.
سپس کرزوس پادشاه لیدی را شکست داد و با کشتی به سارد رفت و پس از دو هفته شهر سارد به تصرف نیروهای ایرانی درآمد.
کوروش فرماندهی فتح سایر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهان خود سپرد و به هگمتانه بازگشت و سپس به سوی پارت، زرنگیانا، هرات، خوارزم، باکتریا، سغد و گندهار حرکت کرد. جزئیات این نبردها در تاریخ ثبت نشده است و اطلاعات کمی در مورد کیفیت این جنگ ها وجود دارد.
در بهار سال 539 قبل از میلاد، کوروش فتح بابلیان را آغاز کرد و بدون هیچ خونریزی وارد شهر بابل شد. بر اساس اسناد و مدارک تاریخی و محققان، فتح بابل بدون هیچ جنگی و توسط یکی از فرماندهان کوروش به نام گئوبروح در شب سال نو انجام شد.
هفده روز پس از سقوط بابل، کوروش خود در 29 اکتبر 539 قبل از میلاد وارد پایتخت شد. اشغال بابلی نقطه عطفی در ایجاد تعادل بین ابرقدرتهایی بود که بر آسیای غربی حکومت میکردند و همچنین راه را برای بازگشت یهودیان تبعیدی به سرزمینشان در اسرائیل هموار کرد. کوروش همچنین دستور بازسازی معبد اورشلیم را داد و ظروف طلا و نقره ای را که نبوکدنصر دوم از اورشلیم غارت کرده بود به یهودیان تحویل داد.

کتیبه استوانه ای کوروش
در همان روز کوروش بزرگ پس از گشودن دروازه شهر وارد شهر بزرگ و باشکوه و باستانی بابل شد. مردم بابل گمان می کردند که اکنون با غارت و کشتار و زورگیری از جان و مال خود مواجه خواهند شد، اما کوروش بزرگ و سپاهیانش چنین نکردند. در عوض، یک فرمان سلطنتی ایجاد شد که تبعیض نژادی و قومی را از بین برد و آزادی مذاهب و همچنین انتخاب محل اقامت را به رسمیت شناخت. این کتیبه استوانه ای به خط میخی توسط سازمان ملل متحد (در سال 1971) به عنوان اولین منشور حقوق بشر در جهان توسط کوروش تلقی شده است.
استوانه کوروش پس از شکست Nabonidus و فتح بابل - واقع در بین النهرین باستان - نوشته شده است. سند تاریخی ارزشمندی است. در سال 1971، سازمان ملل متن استوانه کوروش را به تمام زبانهای رسمی اعضای سازمان ملل منتشر کرد و ماکت آن را در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داد. استوانه اصلی در موزه بریتانیا نگهداری می شود.
متن استوانه کوروش
متن را می توان به دو بخش تقسیم کرد:
بخش اول (سطرهای یک تا 18) در مورد خلاصه ای از اعمال کوروش است. متن (در سوم شخص) بیشتر پادشاه نبونیدوس، آخرین فرمانروای بابلی را توضیح می دهد، که معمولاً به عنوان تلاش برای اصلاحات مذهبی در بابل شناخته می شود. گفته میشود که او آیین مردوک را ممنوع کرده و میخواست خدای ماه سین را به مقام خدای برتر برساند و خدای ملی بابلی مردوک را تنزل دهد. در نتیجه، رعایا به خدایان شکایت کردند - به قول کوروش - و مردوک کوروش را یافت تا او را فرمانروای جهان کند. همه ساکنان امپراتوری جدید او از دیدن او به عنوان پادشاه جدید خود خوشحال شدند.
در قسمت دوم کوروش به صورت اول شخص صحبت می کند. او با عناوین و دستاوردهای خود شروع می کند. او ادامه میدهد که از آیین مردوک در بابل مراقبت میکرد و به مردم «اجازه داد تا از خستگی و بندگی خود آرامش پیدا کنند». او همچنین میگوید که بسیاری از پادشاهان برای او مالیات میآورند، و او فرقهها را در همه پادشاهیهای سابق که اکنون بخشی از او هستند، احیا کرد و افراد تبعید شده قبلی را آزاد کرد.

کوروش کبیر چگونه مرد؟
هرودوت گزارش می دهد که کوروش در جنگ با ماساجت ها کشته شده است، اما این دیدگاه توسط اکثر مورخان مدرن که معتقدند داستان هرودوت ساختگی است، رد می شود. تنها منبع معتبر باستانی که به طور غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره می کند، دو لوح گلی یافت شده در بابل است که اولین آنها به 12 آگوست 530 قبل از میلاد برمی گردد که به «سال نهم کوروش پادشاه ملل» می رسد. دومین سند به تاریخ 31 اوت 530 قبل از میلاد، "سال آغاز حکومت کمبوجیه، پادشاه ملل" نام دارد. این دو سند که به نظر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان میدهند که کوروش بین 12 اوت تا 31 اوت مرده (یا کشته شده) یا حداقل خبر مرگ او و اسکان کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده است.
بزرگداشت کوروش
مردم ایران همه ساله در هشتم مهرماه سعی می کنند به طور نمادین روز کوروش را در محل آرامگاه کوروش واقع در پاسارگاد استان فارس برگزار کنند.
جدول زمانی کوروش بزرگ
۵۵۸ پیش از میلاد: آغاز پادشاهی کوروش در انشان (استان فارس) و خوزستان. انتقال پایتخت هخامنشیان به شوش.
550 قبل از میلاد: شکست ایشتووگو (آستیاگ) پادشاه ماد توسط کوروش و فتح اکباتانا (هگمتانه) اتحاد مادها و پارس.
549-548: قبل از میلاد: فتح سرزمین های پارت، گرجستان و احتمالاً ارمنستان توسط کوروش.
546 قبل از میلاد: فتح کوروش پایتخت لیدی توسط کوروش و شکست کرزوس پادشاه لیدی.
539 قبل از میلاد: کوروش بابل، ثروتمندترین شهر غرب آسیا را فتح کرد. سقوطی که با مقاومت کم سپاه بابل در ساحل دجله رخ داد.
539 قبل از میلاد: کوروش به یهودیان آواره اجازه داد تا به اورشلیم بازگردند و در آنجا برای خود کنیسه بسازند.
529 قبل از میلاد: کوروش به قبایل سکاها در شمال شرقی ایران حمله کرد و در نبرد با ماساگت ها کشته شد. در پاسارگاد به خاک سپرده شد. پس از او کمبوجیه دوم پسر کوروش به سلطنت رسید.
برگزیده ای از منشور کوروش بزرگ
منم کوروش ، شاه جهان ، شاه بزرگ قوی شوکت ، پسر کمبوجیه ، شاه شهرانشان
هنگامیکه من بی جنگ و ستیز به بابل با شادی مردم در کاخ پادشاهان بر تخت شاهی نشستم مردوک خداوند گار بزرگ، دلهای نجیب مردم را بسوی من متوجه کرد.
لشگر من به آرامی به بابل در آمد. من نگذاشتم دشمنی به سومر واکد پای گذارد. من از خرابی خانه های آنان جلوگیری کردم ، نگذاشتم مردم از هستی ساقط شوند.
پادشاهانی که در همه جهان در کاخهای خود نشسته اند از دریای بالا تا دریای پایین و پادشاهان عرب که در خیمه ها زندگی میکنند ، همه باج سنگین خود را آورده و پای مرا بوسیدند ،
خدایان سومر و اکد را که نبونید به بابل آورده باعث خشم خدای بزرگ شده بود، به امر مردوک خداوندگار بزرگ ، بی آسیب به قصرهای آنان موسوم به شادی دل برگردانیدم.
از خدایانیکه به شهر های خود بدست من برگشته اند خواستارم که همه روز در پیشگاه بل و نبو طول عمر مرا بخواهند و نظر عنایت بمن دارند…
Comments